پيام آوران عشق دوستي صلح جهانگرد

اساس عشق بر پايه يك حس شخصي است كه در همه روزهاي زندگي ما ميتوانيم از آن بهرهمند شويم. پيوستن مردم از تمام نقاط دنيا به ما در اين سفر قوت قلب ميدهد. هر روز به نام عشق ناميده ميشود كه در آن همه ما بايد به همديگر متصل باشيم. همچنين اين قدرت شگفت انگيز هر چيزي را كه با آن در ارتباط است شفا ميدهد و دگرگون ميكند. هر كدام از ما نيروي قدرتمند عشق هست وقتي كه ما اجازه بدهيم اين انرژي از خودمان بيرون بيايد. هيچ چيزي نيست كه ما مجبور باشيم تا آخر آن را انجام دهيم، به عبارتي ديگر ما بايست اجازه بدهيم به خودمان كه فقط احساس كنيم و عاشق باشيم. خيلي ساده است.
براي خيليها عشق اغلب در زير لايههايي از رنج، ضربه روحي، هيجان، درد و تنفر مدفون است. خاطرات هيجان انگيز، شكهاي ناگفته، ترس، دلخوري و خيلي از اعتقادات دست و پا گير ما را از درك اين افكار و احساسات دور نگه ميدارند. آنها هيچ قدرتي ندارند اما ما به آنها بوسيله زندگي كردن در گذشته و ترس از اتفاقات آينده قدرت ميدهيم. ما بايد بدانيم كه عشق كه در هر لحظه از زندگي حتا در لحظات بسيار سخت وجود دارد. الان زمان تغيير است. زماني كه درك بكنيم ما بايد از خودمان يك موجود ديگر بسازيم. شما و من تفاوتهايي داريم. ما با هم ميتوانيم خودمان را قوي كنيم بخشي از ما عشق را ميشناسد و آن را به سادگي و بطور طبيعي بيان ميكند. وقتي ما خودمان را آنطور كه هستيم قبول كنيم، آن لحظه زمان رها شدن و آرامش، امينت ، لذت و عشق است. اين فرآيند ما را از اعتقادات محدود كننده گذشته، اشتباهات گذشته، تعصب، ترس، محدوديتها و ارزش دادن به بي ارزشها رها ميكند. ما اين دگرگوني را از زماني كه از درون تغيير كنيم و خودمان را قبول كنيم آغاز ميكنيم. ما دنياي خودمان را تغيير ميدهيم وقتي ما ديدگاههمان را عوض كنيم.
من سالهاست كه در رابطه با بهترين روش زندگي انسان پژوهش مي كنم. بعضي افراد حقيقي در اين راه مرا ياري نمودهاند. ما مسافران عشق هستيم. و پيام ما عشق، عشق ، عشق فقط عشق است. ما از تمام پنج قاره در طول سفرمان عبور خواهيم كرد. و با داستانهاي زندگي شما آشنا خواهيم شد.
سالهاي زيادي بود كه من در ميان يك اجتماع مصنوعي بودم و در همان زمان افراد معنوي بودند كه عشقشان را براي انسانهاي ديگر در روي زمين هديه ميكردند، تا بتوانند زمين را جاي بهتري براي زندگي بسازند. نزديك شدن به اين گروه و وارد شدن به چرخه آنها كار آساني نبود ولي نياز به قدرتمندي تهمتن و رستم گونه داشت كه من را به اين جاده زيبا و طولاني هدايت كند. براي رسيدن به اين زندگي دل انگيز و بودن در آن سفر را آغاز كردم.
من تصميم گرفتم كه به همراه همسرم و دو فرزند كوچكم بصورت پياده به همه شهرها و كشورهاي دنيا سفر كنيم؛ و به همه مردم دنيا پيام عشق، دوستي و صلح را بدهيم؛ و براي اينكار سخنرانيهايي را اجرا ميكنم. شعار ما اين است: بياييد زندگي كنيم نه فقط زنده باشيم. و اين زماني صورت ميپذيرد كه روان آفرينش را خشنود سازيم. ما از ايران آغاز كرديم. كشوري كه شعارش پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است. كشور سعدي كه پيامش براي هر كسي اين است:
بني آدم اعضاي يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو دردي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
و از كشور كوروش بزرگ كه قانون حقوق بشر را پايه گذاري كرد. ما ميآييم تا شما را ببينيم، شمايي كه مهربان و عاشق هستيد. ما در اين سفر تنها نيستيم چون شما با ما هستيد.